پدر


من و تو

و آن پدری که هنگام تراشیدن موی کودک

 

مبتلا به سرطانش گریه فرزندش را دید،

 

ماشین ریش تراش را به فرزندش داد

 

و با چشمانی اشک آلود گفت حالا تو

 

موهای منو بتراش!


و آن پدری که شادیش را با زن و بچه اش

 

تقسیم میکند و درد هایش را

 

با پاکت سیگارش!و آن پدری که تمام شهر را

 

جارو میزند تا زن و بچه اش خانه کسی را

 

جارو نزنند!

 

و آن پدری که از پله ها چقدر آهسته

 

بالا و پائین میرود!


صورتش را اصلاح میکند و دستش میلرزد!


میفهمی که پیر شده است!


آری!


فرشته ها هم میتوانند مرد باشند......

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

مریم
ساعت0:02---21 آذر 1391
لینک شدی

مریم
ساعت23:55---20 آذر 1391
شاگردی از استادش پرسید: " عشق چیست؟ "
استاد در جواب گفت: " به گندم زار برو و پرخوشه ترین شاخه را بیاور، اما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد داشته باش که نمیتوانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی "
شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت ...
استاد پرسید: " چه اوردی؟ "
شاگرد با حسرت جواب داد: " هیچ! هرچه جلو میرفتم ، خوشه های پرپشت تر میدیدم و به امید پیدا کردن پرپشت ترین ، تا انتهای گندم زار رفتم "
استاد گفت: " عشق یعنی این "....


shima
ساعت19:54---20 آذر 1391
مهربانی را بیا قسمت کنیم

من یقین دارم به ما هم می رسد

آدمی گر ایستد بر بام عشق

دستهایش تا خدا هم می رسد...


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:,ساعت 5:39 توسط سروش| |


Power By: LoxBlog.Com