من و تو
نظرات شما عزیزان:
نام: سروش
.........................................................
جنسیت: مرد
.........................................................
محل سکونت: فارس
.........................................................
سن: 25 / 7 / 1366
.........................................................
میزان تحصیلات: لیسانس
.........................................................
شماره تماس: 9356253637
.........................................................
ایمیل و ای دی یاهو: soroush4641@yahoo.com
.........................................................
درباره من: منی که کنارش ""تو"" نباشد بزرگترین پارادوکس دنیاست
دقیقا از همان جایی آغاز می شوند که ترازو بر می داری
می افتی به جان دوست داشتنت !
اندازه می گیری !
حساب و کتاب می کنی و مقایسه می کنی ...
و خدا نکند حساب و کتابت برسد به آنجا که زیادتر
دوستش داشته ای ، که زیادتر دل داده ای،
که زیادتر گذشته ای ، که زیادتر بخشیده ای،
به قدر یک ذره ، یک نقطه ، یک ثانیه حتی !
درست از همانجاست که توقع آغاز می شود
و توقع آغاز همه ی رنج هایی است
که ...
به نام عشق می بریم ..
دلم گفت: بگويم، بنويسم
كه چرا عشق به انسان نرسيدست،
چرا آب به انسان نرسيدست،
و هنوزم كه هنوز است، غم عشق به پايان نرسيدست
بگو حافظ دلخسته ز شيراز بيايد،
بنويسد كه هنوزم كه هنوز است،
چرا يوسف گمگشته به كنعان نرسيدست و
چرا كلبه احزان به گلستان نرسيدست
عصر اين جمعه دلگير،
وجود تو كنار دل هر بيدل آشفته شود حس
كجايي گل نرگس؟
یا ابا صالح.اللهم عجل لولیک الفرج.
زندگی باید کرد،
گاه با یک گل سرخ،
گاه با یک دل تنگ...
گاه باید رویید در پس این باران...
گاه باید خندید بر غمی بی پایان...
زندگی باور را می خواهد،
آن هم از جنس امید...
که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد!
یک امید قلبی به تو گوید که خدا هست هنوز...
گاهی آدمها می روند نه برای اینکه دلیلی ؛
برای ماندن ندارند ....
بلکه آنقدر کوچکند که تحمل حجم بالای محبت تو
را ندارند !
او که رفتنی است ،
بگذار برود ..... !!!
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
سجده ای زد بر لب درگاه او
پر زلیلا شد دل پر آه او
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای
جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای
نشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلاست آنم می زنی
خسته ام زین عشق، دل خونم مکن
من که مجنونم تو مجنونم مکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو ... من نیستم
گفت: ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پیدا و پنهانت منم
سال ها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی
عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یک جا باختم
کردمت آوارهء صحرا نشد
گفتم عاقل می شوی اما نشد
سوختم در حسرت یک یا ربت
غیر لیلا برنیامد از لبت
روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی
مطمئن بودم به من سرمیزنی
در حریم خانه ام در میزنی
حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بیقرارت کرده بود
مرد راهش باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم
مو فق باشی وبلاگ قشنگی داری
ممنون بابت متنای جدیدت موفق باشی
کجایی نیستی؟
امدم ک تعداد بازدید کننده هات زیاد بشه دلت خوش
موفق باشی پسر خالهههههههه
|
Power By:
LoxBlog.Com |