من و تو

می خواهم بگویم

می خواهم بگویم اما چه بگویم؟!

زندگی رابا غمها و دردهایش بگویم؟

یا از قطره اشکی در میان اشکها؟

از قلب شکسته ام…

که شبها از درون سینه ام را به درد می آورد؟

از دل ریش …

که بر رخسار زردم قطره قطره می چکد؟

از چشمان خسته ام…

که آتش عشق در آن موج می زند؟

از روحم…

که شکوه و ناله های درد بار ازدلش شنیده می شود؟

از شبهای بی ستاره…!

از روزهای مه آلود…!

آخر چه بگویم؟!




نظرات شما عزیزان:

الهه 16
ساعت15:10---6 بهمن 1391
از دست عزیزان چه بگویم گله ای نیس گرهم گله ای هست دگر حوصله ای نیس باید که سفر کرد به محبوب رسید اما نتوان نتوان کرد دگر قافله ای نیس.....؟؟

تقدیم به همه ی عاشقا............


يه تنها
ساعت1:50---5 بهمن 1391
سلاااام
بگو هرانچه راكه در قلبت سنگيني ميكند بگو


فريبا
ساعت1:55---3 بهمن 1391
سلام
مطلب خوبي بود
باز سر مي زنم .
منتظرتم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 30 دی 1391برچسب:,ساعت 4:4 توسط سروش| |


Power By: LoxBlog.Com